نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 رنو reaunlt

لوسين رنو در فوريه سال 1877 در يك خانواده با شخصيت و محترم در پاريس بدنيا آمد او كوچكترين فرزند خانواده بود و دو خواهر و دو برادر داشت ، پدر او آلفرد يك تاجر وظيفه شناس و با وجدان بود، او در راحتي و خوش اقبالي از ايتدا تا انتها كارش فروش پارچه و دكمه بود، مادرش لوسيه دختر يكي از مغازه داران بود كه از هنر و سرگرمي لذت مي برد .

لوسين رنو يك بچه ناز پرورده بود. او در جواني به هر چيزي كه مربوط به مكانيك، ماشين بخار و برق بود علاقه داشت و با شور و شوق بسيار آن را توسعه ميداد .

خانواده رنو خانه دومي داشتند در بيلانكورت، نزديك پاريس، در آنجا يك باغ و يك آلونك وجود داشت كه لوسين جوان اولين كارهايش را آنجا انجام ميداد .

مطالعات و تحصيلات مورد علاقه لوسين نبود ولي لوسين دوران نوجواني اش را با دو چيز حياتي و با ارزش پشت سر گذاشت .

1 ـ درك مستقيم حسي 2 ـ كاربرد عملي

لوسين در سن 20 سالگي يك قطعه از سه چرخ را به يك چهار چرخه اضافه كرد و اختراعي كرد كه در آن زمان خيلي زود اتومبيل به حركت مي افتاد. او گيربكس را اختراع كرد .

بعد از اين اختراع توسط رنو، انتقال نيرو توسط زنجير به چرخ حذف شد و گيربكس جاي آن را گرفت .

او در مورد اختراعش مطمئن بود و شرط بست كه ماشين او ميتواند شيب 13‌% را بالا رود. اگر چه دوستانش اول باور نمي كردند كه لوسين شرط را ببرد ولي تنها او شرط را برد ، همچنين 12 سفارش اولش را با پول نقد گرفت . و دوره اي از زندگيش شروع شد. چند ماه بعد او احساس كرد كه يك حق انحصار و امتياز براي كار خود دارد كه ميتواند براي آينده به ثروت برسد ، او خيلي زود در صنايع زمان خودش مطرح شد .

دو برادرش مارسل و فرناند كه براي خود مستقل شده بودند و تجارت ميكردند. در سال 1899 به وي ملحق شدند و با يك سرمايه كوچك و بدون دخالت دادن ديگران كمپاني برادران رنو را تاسيس كردند. پس از چند ماه برادران رنو وي را ترك كرده و براي در نظر گرفتند به شرطي كه تنيجه عملكردش را به آنها گزارش كند. با اين كار، كار رنو مورد شك برادران قرار گرفت. او به آنها ثابت كرد كه در مورد وي اشتباه ميكنند و پس از چندي مارسل و رنو مسابقه اي در نظر گرفتند كه كار خود را در ملا عام به نمايش گذاشته و با اين مسابقه بين شهرهاي پاريس ـ تروويل ، پاريس ـ برداكس ، پاريس ـ استد ، پاريس ـ پاريس ، برلين و بيشتر شهرهاي مهم صنعتي مثل پاريس ـ وين ، كه در اين مسابقات پيروزي مارسل در سال 1902 با اثبات رسيد .

محبوبيت آنها بين مردم باعث سفارشات متعددي بعد از هر مسابقه شد .

با گسترش سريع شركت ، فروش سالانه آنها بالا گرفت و با توسعه نيروي كار در سال 1902 توانستند وسعت كارخانه را به 7500 متر مبع گسترش دهند .

آنها با بوجود آوردن اولين نمايشگاه و فروشگاه اتومبيل در آن زمان، كاتالوگ رنو را نيز با چندين مدل ارائه دادند. در همان سال لوسين اقدام به ساخت اولين موتور رنو با چهار سيلندر و 24 اسب بخار نمود و خيلي زود بعد از آن امتياز موتور توربو را براي او در بر داشت .

در سال 1903 در مسابقه اي كه بين پاريس و مادريد انجام شد در اثر تصادف مارسل كشته شد. ( در سن 31 سالگي ) در اين تصادف 6 نفر كشته و 15 نفر آسيب ديدند. اين حادثه در فرانسه عزاي ملي خوانده شد .

اين يك فاجعه براي رنو بود كه نه تنها برادرش را بلكه يك حامي بزرگ را از دست داده بود .

رنو جهت ابزار يك هدف خوب و بدست آوردن يك تخصص خوب براي رانندگي و دفاع از حيثيت كمپاني اين مسابقه را تشكيل داده بود .

در همان زمان فرناند شروع به دائر كردن فروش محصولات برادران رنو و شبكه فروش و تاسيس كمپاني در خارج از فرانسه، در كشورهاي انگلستان ـ بلژيك ـ ايتاليا ـ آلمان ـ اسپانيا و ايالت متحده آمريكا نموده بود .

در سال 1919 لوئيس رنو در صنايع اتومبيل اروپا بطور جداگانه در مقابل رقيبان آمريكايي رخنه كرد و با آنها رقابت نمود .

در آن زمان آمريكا درگير جنگ بود. در فرانسه قدرت خريد بين مردم كم بود و از اتومبيل به عنوان يك وسيله تفنني استفاده مي شد .

بعد از اولين بحران اقتصادي در سالهاي 1920 و 1921 كه دنياي اقتصاد را بن بست كشانده بود، رنو توانست خود را بطور شناور و نگهداشته و جلوي رقبا سربلند بيرون آيد، مثل كمپاني فورد كه در آن زمان آنقدر عقب رفته بود كه كارش را سر هم بندي ميكرد .

در زمان صلح بعد از جنگ جهاني اول = در آن زمان لوئيس رنو هر چيزي كه يك موتور داشت را ساخت مثل اتومبيل، ماشينهاي تجاري، ون، اتوبوس، تراكتور و ماشينهاي كشاورزي كه ماشينهاي كشاورزي بعد از جنگ جانشين تانك شده بود و با نام كاتر پيلار به بازار عرضه شد و كشتي و انواع موتور، ماشينهاي ريلي و انواع موتورهاي هواپيما .

منبع كارگاه توليدي آن توسط آهن قراضه ، شنهاي ساحل، جنگلها، كارخانه هاي چوب بري و هر چيزي كه قابل استفاده و توليد بود تغذيه مي شد .

همزمان با ساير توضيحات ذكر شده، توليداتي چون فلزات، مقوا سازي، محصولات الكتريكي ، صنايع لاستيك ، نفت و روغنها نيز جزء كمپانيهاي وي به شمار مي رفت. او كارخانه هايي را مي خريد كه ارزان قيمت و از كيفيت بالايي برخوردار بود و به آنها احتياج داشت .

كارخانه بيلانكورت اصلي ترين كارخانه بود با يك خط توليد اماآندره سيتروئن يك كارخانه مدرن درست كرده بود با يك خط توليد كه رنو تا سال 1922 اينكار را نكرده بود. لوئيس رنو يك كارخانه بزرگ در جزيره سكوئين ساخت او براي كارخانه بيلانكورت نقشه اي داشت كه انرا تبديل به محل سرگرمي كارگانش كند اما او اين كار ا نكرد .

اولين خط توليد در سال 1929 شروع شد و در سال 1937 كارخانه تكميل شد .

لوئيس رنو در سال 1944 كشته شد، او تا پايان عمر بيش از 500 اختراع مهم كرد از جمله اختراع ديفرانسيل و گاردن .

در سال 1919 كمپاني رنو برگترين شركت در اروپا شناخته شد، در سال 1914 ششصد تاكسي رنو، 6500 سرباز را به جبهه مارن انتقال داد .

در سال 1978 كارخانجات Berlit و Saviem هم اكنون در اين كمپاني ادغام شد .

هم اينك صنايع اتومبيل سازي RVI به ساخت اتوبوسهاي برقي ـ انواع موتور واكسل، سيستمهاي انتقال نيرو مشغول است. كارخانه هاي اتوبوس سازي رنو در آفريقا ـ اسپانيا ـ انگلستان ـ بوليوي ـ استراليا ـ اندونزي ـ چكسلواكي و ايران مشغول بكار هستند .

رنو در حدود 50 سال در مورد تجزيه و تحليل تصادفات و همچنين در زمينه بيو مكانيك كار مي كند و همچنين بانك اطلاعات گستردهاي دارد كه هر سال بيش از 300 مورد اطلاعات جديد به آن اضافه مي شود .

رنو اولين خودرو ساز ارائه كننده كمربندهاي ايمني با محدود كننده نيرو و كيسه هاي برنامه ريزي شده با باد شدن كنترل شده و پيشتاز ايمني خودرو در جهان است .

دفتر مركزي رنو در ليون و مهترين كارخانجات آن در آنونال و نيس واقعند .

كمپاني رنو در سال 1990 مالك تمامي كمپاني ماك آمريكا شد و در حال حاضر نيز مالك ان است .


در سال 1999 خريد 37‌% نيسان و خريد و بعد بقيه سهام آن مالك نيسان ژاپن شد و بعد در همين سال سامسونگ هم به رنو پيوست و در سال 2000 قراردادي بين ولوو و رنو امضاء شد كه نشانگر استراتژي رنو مي باشد همچنين رنو حضور فعالي در ساخت كاميون داشت هم اكنون 20‌% سهام ولوو از آن رنو است .

در سال 2001 ساخت دوچرخه هاي كوهستاني و خياباني را آغاز كرد .

مشاركت رنو و نيسان سبب شد كه نيسان به سود دهي بيشتري برسد .

رنو پر فروش ترين و مهمترين كمپاني خودرو ساز در اروپاي غربي است .

در اسلووني رنو اولين توليد كننده خودرو است .

در تركيه به عنوان بزرگترين فروشنده خودرو معروف است .

و در روسيه سير صعودي فروش را دارد .

اتومبيلهاي ساخت كمپاني رنو نخستين اتومبيلهايي هستند كه مجهز به سيستم كنترل باد طايرها هستند .

كمپاني رنو اولين كمپاني اتومبيل است كه سعي فراوان در امر پاكيزگي محيط زيست دارد و از سال 1994 به بعد BMW ـ فيات ـ روور را نيز با خود همصدا كرده است .

رنوي ول ساتيس بي صداترين اتومبيل جهان شناخته شد .

رنوي مگان 2 و ول سايتس ، ايمن ترين اتومبيلهاي جهان شناخته شده است .

موتور سيستم انتقال قدرت پژو 607 ( لوكس ترين مدل پژو ) با كمك و مشاركت رنو طراحي و ساخته شده .

توليد مشترك رنو و اپل در سال 1996 بنام 82 X توليد خودروي ترافيك رنو و ويوار اپل .

رنو اولين توليدكننده اتومبيل با سيستم ماهواره اي، با مشاركت فارنس تله كام بنام اديس لاين .

 

نخستين رنو 5 در ژانويه سال 1972 ساخته شد و فقط در دو نوع عرضه مي شد در 5L و 5TL .

5L = داراي موتور 4 سيلندر، ميل لنگ متكي بر 3 ياطاقان ثابت به حجم سيلندر 782 cm مكعب به قدرت 34 اسب بخار. اين موتور از موتور رنو 4 مشتق شده است .

5TL = داراي موتور 4 سيلندر با ميل لنگ متكي بر 5 ياطاقان ثابت به حجم سيلندر 956 cm مكعب به قدرت 43 اسب بخار. اين موتور از موتور رنو 6 TL كه حجم سيلندري برابر 1108 cm مكعب دارد مشتق شده ليكن حجم سيلندر آن به حد كنوني تقليل يافته و در برابر براي آنكه همان قدرت را حفظ كند نسبت حجمي تراكم مخلوط بنزين و هوا در آن افزايش داده شده است .

دو مدل مزبور به فنر بندي مبتني بر ميله هاي پيچشي كه در رنو 4 و رنو6 بكار مي روند و كارآيي شان به ثبوت رسيده است مجهزند .

جعبه دنده از رنو 6TL به رعايت گرفته شده. تفاوت عمده اين دو مدل در تجهيزات مربوط به ترمز آنهاست .

در رنو 5L عيناً‌ كاسه ترمزهاي چهارگانه رنو 4 بكار رفته اند و ترمز دستي بر چرخهاي جلو عمل ميكند، در حالي كه رنو 5TL در چرخهاي جلو از ترمز ديسك رنو بهره مند شده است. در چرخهاي عقب آن از ترمز كاسه اي استفاده شده و ترمز دستي ب چرخ هاي عقب عمل ميكند .

مدلهاي 1973 : به انتخاب خريدار و با هزينه اضافي، بصورت (( دنده در گيربكس )) نيز عرضه ميشود در اين صورت در طي سالها رفته رفته جانشين صورت (( دنده در فرمان )) ميشود و از آن پس در همه مدلهاي مشابه بطور (( سري )) عرضه مي گردد .

در آوريل 1974 ، مدل رنو 5LS به بازار عرضه مي شود .

رنو SLS : موتور 4 سيلندر با ميل لنگ متكي بر پنج ياطاقان ثابت، به حجم سيلندر 1294 cm مكعب و داراي كاربراتور گلويي .

اين موتور در 6000 دور در دقيقه 64 اسب بخار DIN توليد ميكند.

موتوري ست مشتق از موتور رنو 12TS جعبه دنده رنو 6TL مشتق شده ولي جهت تطبيق با موتور 1300 در آن تجديد نظرهايي صورت گرفته است. دسته دنده بصورت (( دنده گيربكس )) به طور (( سري )) در اين مدل عرضه مي شود .

توانايي هاي افزوني كه از كه از كار برد اين موتور بدست آمده مستلزم تقويت مجموعه تجهيزات ترمز شده است و اين امر باعث استفاده از بوستر بنديكس Bendix مدل (( ماستر ـ واك )) ( Vac ـ Mastar ) صورت گرفته است .

داشبورد مجهز به دور شمار موتور، شيشه عقب مجهز به برف پاك كن و شيشه شو ، چرخهاي مدل اسپرت ، مدل 5LS را از مدل 5TL متمايز مي سازند به علاوه چراغهاي جلو از مدل خاصي هسنتد كه جهت اين اتومبيل طراحي شده است در اين چراغها علاوه بر نورهاي بالا و پايين ( آيين نامه هاي اروپايي ) يك لامپ گازي جهت كمك به نور بالا در جاده بكار رفته است .

در ماررس 1975، رنو 5LS به رنو 5TS مبدل ميشود. مدل تازه تقريباً‌ همه مشخصات سلف خود را دارد با اين تفاوت كه ، با تجديد نظر در نسبت دور دنده 4 تواناييهاي آن كمي بيشتر شده است .

تجهيزات درون اتومبيل نيز غني تر شده : صندليهاي جلو از مدل تازه هستند و كمربند ايمني با جمع كننده خودكار، چراغ دنده عقب و اجزايي ديگر نيز اضافه شده است از مدلهاي 1976 به بعد : تغيييرات عمده اي در انواع صورتهاي اين مدل داده مي شود كه مهمترين آنها عبارتند از : ميل لنگ جديد در مدل 5TL ، ميل بادامك جديد درمدل هاي 5TL و 5TS ، استفاده از مولد برق متناوب ( آلترناتور ) به جاي دينام ( كه برق يكسو توليد مي شود ) در مدل 5L مدل تازه ايي نيز به نام رنو5Societe عرضه مي شود كه همان مشخصات 5TL را داراست و به جاي شيشه هاي عقب آن ورق فلز بكار رفته .

در فوريه 1976 ، مدل رنو GTL به بازار عرضه مي شود اين مدل تازه به موتوري كم مصرف، مشتق از 5TS و داراي تنظيم هاي متفاوتي در مورد زمان احتراق و نحوه اختلاط بنزين و هوا، مجهز است همچنين اين مدل از مجموعه جعبه دنده ـ‌ ديفرانسيل تازه اي برخوردار است .

هدف اين مدل ، استفاده مقرون به صرفه در مناطق پر ازدحام شهري بوده است و طرفين آن به وسيله نوارهايي از جنس پولي ـ‌ استر ( Polyester ) كه ادامه سپرهاي جلو وعقب قرار دارند حفاظت شده اند .

مدلهاي 1977 : در همه مدلها : كاربراتور غير قابل دستكاري نصب مي شود به جز در مورد پيچ تنظيم دور كم موتور كسي مگر تعميركاران تعميرگاههاي مجاز رنو نمي تواند در تنظيم هاي كاربراتور تغييري بدهد دراين مدل تغييراتي در نحوه قفل شدن دنده عقب داده شده است .

در مدل رنو 5L : موتوري جديد ، به حجم سيلندر 845 cm مكعب به جاي 782 cm مكعب و قادر به استفاده از بنزين معمولي بكار برده مي شود . اين موتور به قدرت 36 اسب بخار DIN است دسته دنده بصورت (( دنده گيربوكس )) است بدين سان از مدلهاي 1977 به بعد همه مدلهاي رنو 5 بطور ((‌سري )) به ((دنده گير بوكس ))

مجهزند .

در مدل 5TS : از چراغهاي جلو مجهز به لامپ گازي H4 استفاده شده است. در مدلهاي 1978 : حرف L در مورد مدل پايه حذف مي گردد ، بطوريكه از مدلهاي 1978 به اينسو رنو 5L به عنوان رنو 5 خوانده مي شود. در همه مدلها : الحاق شد شاخه مادگي جهت عيب يابي و تنظيم موتور : در مدل رنو 5Societe ميتوان از دور موتور يكي را برگزيد : خواه موتور 5TL را كه 956 cm مكعب حجم سيلندر دارد و خواه موتور 5 را كه حجم سيلندر آن برابر 845 cm مكعب است و بنزين معمولي مي سوزاند .

در فوريه 1978 رنو 5 Autematic 1300 به بازار عرضه مي شود اين مدل به جعبه دنده اتوماتيك ، متصل به يك مبدل گشتاور ( تورك كانورتر ) ، مجهز است و درآن از همان موتور 5GTL با انجام تغييراتي در مورد نسبت و زمان احتراق ، استفاده شده است. فنر بندي مجموعه تجهيزات ترمز و ملحقات داشبورد با مدل 5GTL يكسان است .

مدلهاي 1979 در همه مدلها : مسافت شمار ((‌روزانه ))‌ ( صفر شونده ) شش رقمي شده است سرنشينان عقب نيز به كمربند ايمني مجهز شده اند. مدلهاي 1980 : تجديد نظر كلي در مدلهاي TL و GTL استفاده از موتور جديد و عرضه يك صورت پنج در .

موتور تازه 1108 cm مكعب حجم سيلندر دارد و در 4400 دور در دقيقه 45 اسب بخار DIN قوي توليد ميكند .

اين موتور شامل ميل بادامك جديد است كه از مدت گشودگي همزمان سوپاپهاي (( دود )) و ((‌بنزين )) مي كاهد، بطوري كه دور كم موتور منظم تر، شتاب اتومبيل يكنواخت تر و بالاخره مصرف بنزين در حدود 25 تا 30 درصد در استفاده شهري كمتر شده است به جز رنو 5TS همه مدلها علاوه بر صورت معمول سه در به صورت پنج در نيز عرضه مي شوند تا سال 1981



:: بازدید از این مطلب : 409
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 فراری Ferrari

کارخانه فراری (به انگلیسی : Ferrari) یکی از کارخانه های ایتالیایی است که به ساخت ماشین های اسپرت و سوپرماشین ها (SuperCars) در شهر مارانائلو می پردازد . این شرکت از سال 1947 بطور قانونی فعالیت خود را توسط فردی به نام انزو فراری (Enzo Ferrari) شروع کرد . این شرکت اولین اتومبیل توریسمو خود را در سال 1949 و با نام کامل 166 Inter را تولید کرد . ساخت اتومبیل های Turismo که دو سرنشین ظرفیت دارد ، هنوز هم ادامه دارد . این شرکت در سال 1969 بدلیل مشکلات اقتصادی شدید و ضررهای پیاپی ، مقداری از سهام خود را به فیات (Fiat) فروخت که هنوز هم این سهام در دست شرکت فیات است . همچنین این کمپانی به غیر از تولید اتومبیل ، کالاهای دیگر مانند لباس ، نوشت افزار ، دوچرخه ، عینک و ... تولید می کند که همه با نام و برند فراری به ثبت رسیده اند . ضمنا در سال 2007 شرکت فراری از طرف روزنامه مشهور Financial Times در ردیف 100 کمپانی برتر جهان قرار گرفته است .

انزو فراری
انزو آنسلمو فراری (Enzo Anselmo Ferrari) در سال 1989 در شهر مودنا ایتالیا بدنیا آمد . پس از تحصیلات معمولی و دانشگاه ، انزو به اتومبیل رانی و مسابقات ماشینی علاقه ای بسیار پیدا کرد اما در همین موقع بود که جنگ جهانی اول شروع شد . انزو در این جنگ به همراه پدرش آلفردو شرکت کرد اما پدرش در سال 1916 و بر اثر آنفولانزا در گذشت . پسر هم به مرض پدر دچار شد و در پی آن از خدمت و همچنین نعل کردن اسب در خدمت معاف شد . پس از بازگشت به خانه ، خانواده او از هم پاشیده شده بود و برای انزو که جوانی بیکار بود ، دورنمای جالبی دیده نمی شد . او در استخدام شرکت Fiat رد شد و بالاخره پس از جستجوی بسیار در یک کمپانی اتومبیل سازی به نام CMN (Costruzioni Maccaniche Nazionali) استخدام شد . جایی که او می بایست در ها و قطعات کامیون ها را دوباره طراحی و درست می کرد . در سال 1919 او در تیم مسابقه ای شرکت سی. ام. ان. شرکت کرد اما فروغ چندانی نداشت و آن شرکت را در سال 1920 ترک کرد تا به Alfa Romeo بپیوندد . در تیم مسابقه رومئو موفقیتی بیشتر کسب کرد و تا سال 1924 این موفقیت ادامه داشت تا انزو مسابقات کوپا آسکرو را برد و شرکت رومئو به او پیشنهاد مسابقات بزرگتر و مقام بالاتر را داد اما فراری نپذیرفت و تا سال 1927 مسابقه نداد . تا سال 1929 یعنی سال تاسیس گروه فراری اسکودریاه ، انزو مستقیما تحت نظر رومئو کار کرد . در همان سال به مدیریت فروش شرکت رومئو دست یافت و یک تیم بزرگ مسابقه تشکیل داد . انزو این تیم بزرگ را فراری اسکودریاه (Scuderia Ferrari) نامید . همکاری رومئو با انزو تا 1933 طول کشید و رومئو از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گرفت و از همکاری در مسابقات و حمایت از فراری عقب کشید . تا چند سال میادین در دست رقیب ها بود و در سال 1937 ، رومئو بار هم با کمک فراری برای چندین سال متوالی تمام مسابقات را با برد پشت سر گذاشت و از آن پس بعنوان طراح در رومئو مشغول طراحی ماشین های مسابقه ای شد . بعد از چند سال او کارخانه تولید قطعات بدنه اتومبیل های مسابقه ای تحت عنوان Auto-Avio Costruzioni به راه انداخت . طی جنگ جهانی دوم و بمباران های پیاپی شهر مودنا انزو تصمیم گرفت که به شهر مارانائلو مهاجرت کند . درسال 1947 و در آن جا او شرکتی تاسیس کرد که بوسیله آن می توانست ماشین ها را با نام خود وارد بازار کند و در بین مردم شهرت بسیاری پیدا کرد . سپس در چند مسابقه جهانی فرمول 1 و 2 موفقیت کسب کرد و شرکت به ساخت اتومبیل های مسابقه ای و مخصوصا Gran Turismo پرداخت تا این که در سال 1960 شرکت با ضررهای پیاپی و وضع اقتصادی ناگوار روبرو شد . فیات پیشنهاد خرید را به فراری داد اما قیمت خیلی پایین بود و فراری نپذیرفت و می خواست با Ford به توافق برسد . قیمت پیشنهادی فراری به فورد حدود 12 میلیون دلار بود که فورد برنامه های بسیاری برای اتومبیل های خود داشت و از همین رو نتوانست با فراری قرارداد ببندد . فراری نیز از روی ناچاری در سال 1969 ، در حدود 50 درصد از سهام خود را در اختیار فیات قرارداد و فیات نیز به خرید ادامه داد تا این که در سال 1988 در حدود 90 درصد شرکت در اختیار فیات بود . فیات بر خلاف شرکت های دیگر که پس از خرید به تخریب آن می پردازند پس از کناره گیری فراری در سال 1971 ، به رونق تیم اسکودریاه و شرکت فراری پرداخت تا این که در سال 1975 ، فراری یکی از قدرتمند ترین تیم های اتومبیل رانی بود . انزو فراری هم در سال 1988 و در سن 90 سالگی از دنیا رفت . از آن پس فراری به قهرمانی های کمتری نسبت به گذشته رسید اما تیم اسکودریاه همچنان باقی است .

تاریخچه 
در سال 1947 ، اولین اتومبیل جاده فراری با نام 125 Sport طراحی و روانه بازار شد که به دلیل طراحی زیبا و همچنین قدرت بالا مورد توجه قرار گرفت . در سال 1961 این شرکت با مشکلات اقتصادی شدیدی دست و پنجه نرم کرد و همچنین به مقابله با شرکت قدرتمند جگوار (Jaguar) پرداخت که در نهایت با کمی کمک فیات توانست از این مرحله به سلامت بیرون بیاید . در سال های 1963 تا 1967 شرکت آمریکایی فورد با تولید سری Shelby و Mustang تقریبا بسیاری از بازار را در دست گرفت و به به فراری ضربه زد که زیاد برای فراری مشکل ایجاد نکرد و فراری با طراحی مدل هایی همچون Dino ، GT و GTO توانست بازار را به نفع خود برگرداند . البته در طی این سال ها شرکت فورد با اتومبیل فورد GT40 خود تقریبا تمام کاپ ها را برد تا حتی تیم پورشه هم با بهترین اتومبیل خود یعنی Porsche 917 نتواند کاری بکند . همچنین در سالهای 1969 تا 1971 ، شرکت پورشه با مدل های 908 و 917 خود بازهم مسابقه ها را واگذار کرد اما در یک مسابقه شرکت فراری با اتومبیل خود یعنی 312P توانست مسابقه را ببرد . در سالهای 1972 و 1973 بازهم 312P چند افتخار دیگر برای فراری کسب کرد تا یکی از به یاد ماندنی ترین و بهترین تولیدات فراری باشد . از آن به بعد فراری وارد مسابقات فرمول 1 یا F1 شد که در آن جا هم بسیاری از عناوین را بدست آورد . در سال 1988 نیز انزو فراری درگذشت . در سالهای 1997 و 1999 ، مایکل شوماخر آلمانی وارد عرصه شد و برای تیم فراری افتخاراتی بی نظیر کسب کرد . در سال های پیاپی این افتخارات ادامه داشت و در سال 2004 پایان یافت و شوماخر بعد از 2 سال افت شدید ، از رانندگی در سال 2006 خداحافظی کرد . در سال 2008 سهام شرکت تقسیم شد و فیات 56% ، مدیوبانکا (بانک ایتالیایی) 15% ، کومرزبانک (بانک آلمانی) 10% ، برادران لهمن (شرکت سهام آمریکایی) 7% و پیرو فراری (پسرخوانده انزو) 10% از سهام شرکت را در اختیار دارند .

لوگو شرکت
لوگوی شرکت فراری یک اسب سیاه در جلوی یک سپر زرد است که در بالای آن سه رنگ سبز و سفید و قرمز وجود دارد و دو حرف S و F بر روی آن وجود دارد . این دوحرف برای Scuderia Ferrari است . در سال 1923 فرانسسکو باراکا ، هنگامی که انزو مسابقه محلی ساویوو در منطقه راونا را برد ، به او مدالی هدیه داد که نشان این اسب رو آن بود . این اسب نشانه نیروی هوایی ایتالیا در جنگ جهانی اول بوده است . البته این نشان در اصل مخصوص سربازان آلمانی پیاده اشتوتگارت بوده است که به ایتالیا منتقل شده است .



:: بازدید از این مطلب : 461
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 لامبورگيني Lamborghini

شركت خودروسازي لامبورگيني يكي از برجسته ترين شركتهاي سازنده اتومبيل هاي اسپورت در سال 2007 است. لامبورگيني نخستين نمونه خودروهاي اسپورت خود را در سال 1964 روانه بازار كرد. پس از ورود به عرصه خودروهاي اسپرت، لامبورگيني با مواجه شدن با ورشكستگي و دست به دست شدن هاي متعدد، دوره سختي را پشت سر گذاشته است. در اواخر سال 1998، شركت Audi  كه يك شركت آلماني و خود متعلق به شركت فولكس واگن است، برند ايتاليايي لامبورگيني را به قيمت  110 ميليون دلار خريد. تحت مديريت Audi، اين شركت نشانه هايي از پيشرفت را با افزايش فروش نشان داد ولي فاصله خود با رقيبش Ferrari  را نتوانست كم كند.در سال 2007 تلاشهاي متعددي را براي رسيدن به رقيب خود Ferrari  آغاز كرد وليكن در هر حال لامبورگيني مجبور بوده است بين فروش بالاتر و انحصار برند تعادل برقرار كند زيرا به توليد محدود و نامتناسب با تقاضا معروف است.

خودروساز لامبورگيني در سال 1963 در Santagana  نزديك Bologna  تشكيل شد. مالك شركت Ferruccio Lamborghini  مجموعه دار خودروهاي مختلف بود زيرا شيفته مكانيك موتورهاي چرخشي و اتومبيل ها بود. فراري كه يكي از لوكس ترين و كاراترين خودروهاي ورزشي آن زمان بود نيز در مجموعه خودروهاي او وجود داشت. فروچيو تصميم به تاسيس شركتي شخصي براي توليد خودروهاي اسپرت گرفت چرا كه با فراري و مالك آن شركت Enzo Ferrari  مشكلاتي داشت. در اوايل دهه 60 فروچيو كه يك مهندس بود نامه اي براي انزو فراري نوشت و در آن از وضعيت كلاچ خودروي خود گله كرد. انزو پاسخ بي ادبانه اي به او داد كه باعث گرديد اين مهندس صاحب شركت تراكتورسازي لامبورگيني تصميم بگيرد خود خودرويي بهتر از فراري بسازد. براي آرم خود گاو خشمگيني را انتخاب كرد مثل گاو حادثه 1943 اسپانيا كه در آن مسابقه، گاو برنده بود نه گاوباز. فروچيو به منظور توليد خودروي اسپرت با كارايي بالاتر از خودروهاي اسپرت مرسوم، Paolo Stanzi  كه يك مكانيك خودرو بود را استخدام و او را مجاب نمود تا كار سنگين ساخت پيشرفته ترين و روزآمد ترين تسهيلات خودروسازي را تاسيس كند. در سال 1964، لامبورگيني اولين مدل خودش 350 GT را توليد كرد كه يك خودروي اسپورت ايروديناميك چهار سوپاپ V12، 5 دنده با ديسكهاي ترمز 4 چرخ و تعليق مستقل چهار چرخ بود. اين مدل با تهديد مدلهاي معروفي مانند پورشه و جگوار غوغايي به پا كرد. بعدها اين برند تحسين منتقدان خودرو مانند انزو فراري  (مالك شركت فراري) را نيز جلب كرد. جلب توجه سراسري و فراز و پيشرفت آن باعث گرديد آوازه لامبورگيني در سالهاي 1966 الي 1972 بيش از پيش بپيچد. در اين فاز لامبورگيني قدرت رقابتي در برابر رقبايش را با توليد پيوسته مدلهاي بسياري در كيفيت بهينه بدست آورد. بعضي از مدلهايي كه در اين دوره معرفي شدند عبارتنداز : 400 GT، ميورا P400  ) نام مربي گاو بازي )، ايزلرو  400GT و اسپادا( شمشير گاو باز) كه پر طرفدار ترين مدل لامبورگيني شد.

با بروز علائم مثبت ناشي از رشد در لامبورگيني، تحليلگران احساس كردند لامبورگيني بر ساير رقبايش مثل پيشروهاي صنعتي چون فراري سايه خواهد انداخت. اولين بار در سال 1970 تقريبا پس از 10 سال، لامبورگيني در حال پول سازي و جذب بازارها بود. ولي فروچيو (به دليل يك شكست شديد در تجارت تراكتور كه به شكست هاي عمده تر منجر شد.) سرمايه متعلق به خود را فروخت و 51٪ سهام لامبورگيني به جورج – هنري روزتي، يك صنعتگر سوئيسي واگذار شد.

هدايت لامبورگيني توسط راهبران متعدد:

سال 1973 شاهد رويدادي بود كه كل صنعت از جمله اين شركت را تحت تاثير قرار داد. بحران نفت كه ناشي از يك دوره افول جهاني بود و اكثر بازيگران صنعت از جمله لامبورگيني را متاثر كرد و بازارخودروهاي سريع و پر مصرف را ناگهان با بحران مواجه ساخت و به سرعت، فروش لامبورگيني از بين رفت. با نزول فروش در لامبورگيني، فروچيو 49 ٪ ديگر سهام را به رنت ليمز كه يك تاجر بزرگ سوئيسي بود واگذار كرد.

روزتي و ليمز، مالكان جديد لامبورگيني، مدلهاي جديدي مثل كونتاچ را توليد كردند كه در بازار نيز با استقبال مواجه گرديد. لامبورگيني از تزريق سرمايه لازم براي توليد كونتاچ عاجز بود. بحرانهاي مالي شركت با كنسل شدن قرار داد لامبورگيني و BMW  در سال 1977 عميق تر شد. در نهايت اين دو تصميم به فروش كارخانه گرفتند ولي در سالهاي 1977 الي 1978 هيچ اتفاقي رخ  نداد لذا لامبورگيني اعلام ورشكستگي نمود.

پس از آن براي مدت كوتاهي لامبورگيني قبل از ورود به تسويه حساب اجباري، مدتي در كنترل دولت بود.در سال 1980 شوراي شهري Bologna  مديريت شركت را به برادران Mimran  سپرد و در سال 1984 شركت را به Patrik Mimran  كه برادر جوانتر بود به قيمت 3 ميليون دلار فروخت و تحت مديريت برادران ميمران، شركت از ورشكستگي خارج شد. آنها سرمايه هاي كلاني را براي احياي حيات لامبورگيني به كارخانجات موجود در Santagata  تزريق كردند و سپس يك جستجوي جهاني را براي جذب مهندسين و طراحان عالي خودرو آغاز نمودند. تحت هدايت آندو، نام لامبورگيني به Noura automobili Ferrucio Lamborghini  در سال 1982 تغيير يافت. لامبورگيني،Countach LP500S  را طراحي مجدد نمود و به بازار معرفي كرد كه داراي يك موتور 5 ليتري جديد با 375 اسب بخار قدرت بود. در همان سال مدل جديدي به نام Jalpa  نيز معرفي گرديد. در سال 1985  Countach LP500S را طراحي مجدد كردند و به LP500 QV  تغيير نام دادند. تحت مديريت ميمران، لامبورگيني توانست موقعيت پيشتاز خود در بازار را باكسب در آمدهاي بيشتر به دست آورد. ليكن سطح درآمد شركت، هماهنگي لازم با افزايش هزينه هاي سرمايه اي ناشي از سرعت بالاي توليد را نداشت و برادران ميمران دريافتند كه بيرون كشيدن هزينه هاي سرمايه اي مورد نياز لامبورگيني بسيار فراتر از توانايي هاي سرمايه گذاران شخصي مثل آنهاست. بنابراين آنها در جستجوي شريك تجاري پايدار برآمدند. در سال 1987 شركت Chrysler  با تعهد به جوان كردن آينده لامبورگيني وارد شد. كرايسلر لامبورگيني را به قيمت حدودا 25 ميليون دلار خريد. اندك زماني بعد از آن اسم شركت به نام قبلي اش ‌Automobile Lamborghini  برگردانده شد و طي يك پيشنهاد مزايده مبلغ 50 ميليون دلار براي بالا بردن تيراژ توليد و گسترش حوزه سرمايه گذاري كرد.

تحت هدايت كرايسلر، موفق ترين مدلهاي لامبورگيني، Countach، 25 امين سالگرد خود را جشن گرفتند. از آنجا كه بازار براي ‍Countach LP500S  خوب بود كرايسلر تصميم گرفت همين مدل را را تا آماده شدن محصول بعدي، Diablo  ادامه دهد. در سال 1990، Diablo سريعترين خودروي جهان شد (با سرعت 202 مايل معادل 324 كليومتر در ساعت ). با توليد 673 خودرو در سال 1991 توسط لامبورگيني، فروش آن سال با سود 1.32 ميليون دلار بسيار عالي بود. در همان سال، كرايسلر مدل هاي جديد لامبورگيني را در بازار آمريكا معرفي كرد و شبكه موجود لامبورگيني در آمريكا را با امتياز ارائه خدمات پس از فروش سازماندهي كرد. همچنين كرايسلر كارخانه جديد را در ايتاليا براي توليد خودروهاي فرمول 1 راه اندازي كرد و شروع به توليد موتور كشتي نمود، ولي موفقيت لامبورگيني در سالهاي 92 الي 93 خيلي مختصرو محدود بود چرا كه فقط 166 و 215 خودرو در اين سالها توليد شد كه در مقايسه با توليد 673 خودرو در سال 1991 كم بود. با سقوط نامطلوب توليد وكاهش سودآوري كرايسلر، متوجه شد كه مديريت يك شركت سازنده خودروهاي لوكس با هدف انحصاري بودن مدلها به هيچ وجه قابل مقايسه با مديريت شركتي مثل كرايسلر كه درگير توليد انبوه است نمي باشد. از همين رو در سال 1993 كرايسلر لامبورگيني را بهMegatech  يك تعاوني از سرمايه گذاران اندونزيايي به قيمت 40 ميليون دلار فروخت. Megatech  در تلاشش براي اداره داراييهاي لامبورگيني عملكرد سريعي نشان داد. گام اول انتصاب  Michael Kimberly  به عنوان مدير و رئيس لامبورگيني بود كه وابسته به شركتهاي جگوار و GM بود.

Kimberly  اعتقاد داشت كه شركت به بيش از يك يا دو مدل جهت فروش نياز دارد و خودروهاي لامبورگيني را براي قيمتهايي در حيطه مشتريان امريكايي كه خودروهاي كاراي معاصر را تحسين مي كردند، توسعه داد. همزمان تلاش كرد خودروهاي اسپورت لامبورگيني را براي مشتريان جذاب تر نمايد. آين اقدامات او منجر به رشد 14٪ فروش در امريكا و رشد 34٪ در جهان در سال 1995 شد. علي رغم عملكرد خوب لامبورگيني مالك اندونزيايي از بحران هاي مالي اواسط 1990 صدمه زيادي متحمل گرديد و قادر به تامين سرمايه هاي كافي جهت تحقيق و توليد در اختيار نداشت. اين موضوع منتهي به تغييراتي در مديريت شد كه به ورود Dicapua  - يك كهنه كار صنعت خودرو با بيش از 40 سال سابقه در Fiat  به لامبورگيني گرديد. او به لاغر كردن شركت با كنارگذاشتن تعداد زيادي از مشاوران و كاركنان مي انديشيد لذا روي لبه تيز قانون شكني حركت مي كرد. Diacapua  همچنين درك كرد كه رشد بيشتر نيازمند تقويت برند با اتخاذ معيارهاي سخت تر در تجارت و قراردادهاي ليسانس است. او همچنين 100 ميليون دلار بودجه براي توسعه Diablo  كه معروف به Super Diablo  بود و يك مدل كوچكتر به نام Baby Diablo   را جذب نمود.

بهر حال طرح هاي خشن Diacapua با پديده غير قابل كنترلي به نام “ بحران آسيا”   در سال 1997 مواجه گرديد كه باعث ايجاد اضطراب مالي مي شد و اين موضوع اقتصاد جهاني را تحت تاثير قرارداد.

بحران مالي آسيا بازهم منجربه تغييراتي در مالكيت لامبورگيني گرديد بدين ترتيب در سال1998، فولكس واگن لامبورگيني را به قيمت 110 ميليون دلار خريد.

بنابراين لامبورگيني زير مجموعه بخش خودروهاي لوكس فولكس واگن يعني Audi  شد. يراي آئودي لامبورگيني بخش مهمي بحساب مي آمد چراكه آئودي اعتقاد داشت كه هر دو مجهز به مهارت هاي تكميلي براي توسعه و پيشرفت توام هستند. يك سخنگوي آئودي به نام Graeve  بيان داشت كه لامبورگيني مي تواند پروفايل خودروهاي اسپورت آئودي را تقويت كند و از طرف ديگر لامبورگيني مي تواند از تخصص فني ما منتفع شود و آئودي لامبورگيني را هدايت ميكند.

بنا به گفته متخصصان صنعتي، به نظر مي رسد پس از مالكيت لامبورگيني توسط آئودي، فضاي پايداري بر شركت حاكم شده باشد و بعلاوه لامبورگيني شروع به سودآوري پايدار در مجموعه آئودي نموده است. از سال 2001 لامبورگيني شاهد رشد در فروش خود بوده است. ( جدول 1)

مدير عامل  لامبورگيني، Stephan Wink با توضيح افزايش فروش، گفت : درسال 2006 سود خالص لامبورگيني بيش از 4 برابر شده و به 18.1 ميليون دلار رسيده است در حاليكه فروش با 43٪ افزايش به 346.3 ميليون دلار و تعداد فروش به ركورد بي سابقه 2087 خودرو رسيده است.گزارش شده است كه فروش 2087 خودور بالاترين رقم ثبت شده در تاريخچه شركت است و پيش بيني گرديده است كه در سال 2007 سود قبل از ماليات لامبورگيني تا 14 ميليون دلار رشد كند و همچنين فروش با رشد 30 درصدي تا 400 ميليون دلار برسد. به هر حال اين ارقام كمتر از درآمد پيش بيني شده 1.9 ميليون دلار حاصل از فروش 5400 خودروي فراري در سال 2006 است. وينك با بيان علت اين اختلاف اظهار دارد كه شما نمي توانيد در يك چشم به هم زدن، حجم توليد را افزايش دهيد بعلاوه او ادامه داد كه او طرح افزايش درآمدهاي لامبورگيني با انجام برخي از اصلاحات در مدلها با افزودن آپشن هاي خاص همانند اصلاحات محدودي كه روي خودروهاي Murcielago LP640  صورت گرفت و به قيمت 500000 دلار فروخته شد، را در نظر دارد.

 

 

تحت مديريت Audi، آمريكا عمده ترين بازار لامبورگيني باقي ماند. در سال 2006، 876 خودرو يعني 37 درصد بيشتر از  640  خودروي سال 2005 فروخته شد. دومين بازار، اروپا با 746 خودرو در سال 2006 نسبت به سال 2005 رشد 50 درصدي را تجربه كرد كه تقاضا در سوئيس رشد قابل توجهي داشت. بعلاوه يك دلال آمريكايي به نام Lamborgini Houston، به تنهايي فروش بيشتري از كل فروش در كشورهاي روسيه، چين و هند را بعهده داشت. وينكلمن با روشنتر كردن اهميت بازار كاليفرنيا گفت اگر كاليفرنيا كشور مستقلي بود به تنهايي بزرگترين بازار شركت به حساب مي آمد. منابع سازمان همچنين تصور مي كنند كاليفرنياي جنوبي در آمريكا كه بستر جشن هاي هاليودي است پر سود ترين بازار شركت است.

بعلاوه احساس ميشود كه رشد سريع اقتصادي و استانداردهاي زندگي كشورهاي آسيايي مثل چين و هند به همراه روسيه در اروپاي شرقي لامبورگيني را مجبور به توجه بيشتر به اين بازارهاي رو به رشد نموده است. در چين، لامبورگيني سه نمايندگي را جلب كرده است. لامبورگيني سه مدل از مدلهاي مدرنش به نامهايGallardo , Gallardo spider , Murcielago  را آماده ورود به بازار هند  كرده است. لامبورگيني اولين خودرويش را در پايتخت هند در جولاي 2006 ساخت و به بازار عرضه كرد. پيش بيني مي شود ساليانه 50 تا 60 درصد خودروهاي توليدي اين كارخانه  در هند به فروش برسد.

 

 

با مراجعه به طرح هاي 2007، Winkelman  افزود كه 10 شريك جديد براي فروش لامبورگيني اضافه خواهد شد و با فروشندگاني در هند، كيف، اكراين توافق حاصل شده است. وينكلمن با بيان  شعار هميشگي خود “  همواره كمتر از تقاضا توليد كن “هيچ تمايلي به افزايش فروش و بالا بردن تيراژ توليد از خود نشان نداد. به علاوه

براي حفظ انحصار لامبورگيني، او تصميم به حفظ دوره انتظار 12 ماهه گرفت. وي گفت آنچه كه به سادگي مشهود است آنست كه سالها 250 خودرو توليد مي كرديم اكنون شركت متفاوتي هستيم ولي براي حفظ برند همان فلسفه را نياز داريم كه مي گويد .

تحت مديريت Audi، آمريكا عمده ترين بازار لامبورگيني باقي ماند. در سال 2006، 876 خودرو يعني 37 درصد بيشتر از  640  خودروي سال 2005 فروخته شد. دومين بازار، اروپا با 746 خودرو در سال 2006 نسبت به سال 2005 رشد 50 درصدي را تجربه كرد كه تقاضا در سوئيس رشد قابل توجهي داشت. بعلاوه يك دلال آمريكايي به نام Lamborgini Houston، به تنهايي فروش بيشتري از كل فروش در كشورهاي روسيه، چين و هند را بعهده داشت. وينكلمن با روشنتر كردن اهميت بازار كاليفرنيا گفت اگر كاليفرنيا كشور مستقلي بود به تنهايي بزرگترين بازار شركت به حساب مي آمد. منابع سازمان همچنين تصور مي كنند كاليفرنياي جنوبي در آمريكا كه بستر جشن هاي هاليودي است پر سود ترين بازار شركت است.

بعلاوه احساس ميشود كه رشد سريع اقتصادي و استانداردهاي زندگي كشورهاي آسيايي مثل چين و هند به همراه روسيه در اروپاي شرقي لامبورگيني را مجبور به توجه بيشتر به اين بازارهاي رو به رشد نموده است. در چين، لامبورگيني سه نمايندگي را جلب كرده است. لامبورگيني سه مدل از مدلهاي مدرنش به نامهايGallardo , Gallardo spider , Murcielago  را آماده ورود به بازار هند  كرده است. لامبورگيني اولين خودرويش را در پايتخت هند در جولاي 2006 ساخت و به بازار عرضه كرد. پيش بيني مي شود ساليانه 50 تا 60 درصد خودروهاي توليدي اين كارخانه  در هند به فروش برسد.



:: بازدید از این مطلب : 562
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 ۰

پژو یکی از بزرگترین خودروسازان فرانسه و دنیاست که پیشینه آن به صنعت دوچرخه سازی بر می گردد. صنعتی که از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا عصر حاضر همچنان در آن فعالیت دارد. به عبارتی ورود پژو به صنعت وسایل نقلیه با تولید دوچرخه لگراند بی که از نوع دوچرخه های با چرخهای جلوی بزرگتر بود در سال 1882 آغاز شد. در واقع پژو تا سال 1926 که واحد تولید دوچرخه و خودروی آن از هم جداشدند تولید دوچرخه و خودرو را همزمان انجام می داد.


آقای آرماند پژو، بنیانگذار این شرکت، خیلی زود به صنعت خودرو علاقه مند شد و بعد از ملاقاتهایی که باآقای گوتلیب دایملر و دیگر افراد خبره این صنعت داشت به اهمیت این صنعت پی برد و وارد این صنعت شد. اولین خودروی پژو که خودرویی سه چرخ بود در سال 1889 و با همکاری لسرپولت تولید شد. موتور بخاری این خودرو بسیار سنگین و حجیم بود و برای به کار افتادن درد سرهای بسیاری داشت و به همین دلیل خیلی زود با یک موتور بنزینی احتراق داخل جایگزین شد. سال 1890 اولین سالی بود که پژو خودرویی با موتور احتراق داخلی ساخت دایملر و با چهار چرخ را عرضه کرد. تا سال 1892 بیست و نه عدد از این خودرو ساخته شد. بعد از آن پیشرفتهای دیگری نیز برای پژو حاصل شد. پژو اولین شرکتی بود که تایرهای لاستیکی را برروی موتورهای بنزینی نصب کرد و در سال 1895 تایرهای بادی را برروی آن قرارداد. اما در این سال خودروها همچنان ظاهری شبیه کالسکه داشتند و با سکان هدایت می شدند.
در سال 1896 پژو اولین موتور خود را عرضه کرد و از دایملر بی نیاز شد. بعد از آن پیشرفتها یکی پس از دیگری حاصل شد مانند امکان انتقال قوای محرکه که در زیر خودرو بود به درون کاپوت. همچنین فرمانی شبیه خودروهای امروزی برروی خودروها نصب شد و در مجموع می توان گفت خودرو به معنای امروزی آن شکل گرفت.
در سال 1903 پژو به خط محصولات خود موتورسیکلت را نیز اضافه کرد که تا به امروز در خط محصولاتش قرار دارد. در سال 1913 پژو با راننده ای به نام جولز گوکس در مسابقات "ایندیناپولیس 500 "شرکت کرد و برنده شد. این خودرو با یک موتور استریت 4 ساخت ارنست هنری مجهز شده بود. این موتور به دلیل بهره مندی از DOHC و چهار سوپاپ بسیار قدرتمند بود و در این مسابقات خیلی خوب نمایان شد. تا این سال پژو نیمی از خودروهای تولید در فرانسه را از آن خود کرده بود. در سال های 1916 و 1919 پژو دوباره مقامهایی در مسابقات ایندیانا پلیس کسب کرد.
بین سالهای 1914 تا 1918 پژو در سطح گسترده ای به خودروهای نظامی روی آورد. خودروهای نظامی گوناگونی که از دوچرخه تا تانکهای بزرگ را شامل می شد. سالهای بعد از جنگ خودرو به مسئله ای جدی برای همه مبدل شد. خودرو دیگر یک وسیله تشریفاتی مختص قشر مرفه نبود بلکه وسیله ای برای همه اقشار بود.
در سال 1926 بود که واحد دوچرخه پژو از شرکت مادر خود جدا شد و سایکل پژو را تشکیل داد.
سال 1929 سالی بود که پژوی که ما امروز می بینیم شکل گرفت؛ در این سال بود که پژو 201 تولید شد. در واقع در این سال پژو نامگذاری خودروهایش به طریقی که امروزه می بینیم را آغاز کرد؛ نامگذاری با سه رقم که رقم میانی صفر است. این خودرو اولین خودروی تولید انبوه پژو و با سیستم تعلیق مستقل جلو بود. مدت زیادی از این شکوفایی پژو نگذشته بود که دوران رکود(دهه 30 میلادی) آغاز شد و شرکت پژو افولی پیدا کرد اما توانست از این بحران جان سالم بدر ببرد. در سال 1933 پژو در اقدامی برای احیای خود خودرویی با ایرودینامیک بالا، سقف هاردتاپ جمع شونده بسان آنچه ما در فورد اسکای لاینر و مرسدسهای امروزی می بینیم را معرفی کرد.
بعد از آن پژو دوباره با جنگ جهانی دوم مواجه شد و مجبور شد کامیون و ون برای جنگ آلمانها تولید کند. اما درسال 1948 شرکت کار خود را با تولید پژو 203 آغاز کرد. بعد از آن مدلهای بسیاری با همکاری شرکت طراحی ایتالیایی پنین فارینا عرضه کرد. درسال 1958 شرکت فروش محصولات خود را در ایتالیا آغاز کرد و مانند بسیاری از خودروسازان اروپایی همکاری با شرکتهای دیگر افزایش یافت؛ از سال 1966 با رنو و از سال 1972 با ولوو همکاری را آغاز کرد.
درسال 1974 پژو 30 درصد سهم سیتروئن و در سال 1976 کل این شرکت را خریداری کرد. در این زمان بسیاری از طرفداران سیتروئن اعتراض کردند که با این کار ابداعات و پیشرفتهای افسانه ای این شرکت افول می کند. در نتیجه شرکت ادغام شده به نام پژو سیتروئن نامگذاری شد که برندهای هر شرکت حفظ می شود اما از لحاظ منابع فنی و تکنولوژی از یک دیگر بهره مند می شوند. در سال 1978 این شرکت واحد اروپایی کرایسلر را به دلیل بحرانهای ایجاد شده در این شرکت از آن خود کرد. این شرکت خریداری شده بسیار فرسوده و مدلهایش قدیمی بود و در واقع این سرمایه گذاری مشکلات مالی بسیاری برای پژو سیتروئن ایجاد کرد. در اوایل دهه 80 میلادی پژو مارک تالبوت را احیا کرد تا بتواند کرایسلر را بفروشد.
در سال 1983 پژوی محبوب و موفق 205 عرضه شد تا تحولی بنیادی ایجاد کند و در ادامه آن تعداد بسیاری از خودروهای موفق عرضه شدند. فروش این شرکت در ایالات متحده با مدلهای 405 و 505 به 4261 دستگاه در سال 1990 میلادی رسید و فروش 2240 دستگاه در جولای 1991 شرکت را بعد از 33 سال به نقطه اوج خود رساند.

شرکت در مسابقات

پژو موفقیتهای بسیاری در رالی های بین المللی کسب کرده است. پژو 504، پژو 205 توربوشارژر دار و اخیرا پژو 206 خودروهایی هستند که برای این شرکت موفقیت کسب کردند. در حال حاضر پژو 307 برای رالی های بین المللی این شرکت استفاده می شود. پژو در سالهای 1987تا 1990 بطور مداوم در رالی معروف پاریس داکار قهرمان شده است. همچنین پژو تامین موتورهای مسابقات فرمول1 در سال های 1998، 1999 و 2000 عهده دار شده است.

نامگذاری مدلهای پژو

پژو در نامگذاری مدلهایش سبک خاصی دارد و از فرمول X0Y استفاده می کند. X برای نشان دادن سایز خودرو و Y برای سال تولید خودرو بکار می رود؛ یعنی هرچه رقم بالاتر باشد مدل خودرو جدید تر است. در نتیجه پژو 406 بزرگتر و جدید تر از 305 است. البته این قاعده نامگذاری استثناهایی نیز دارد. برای مثال پژو 309 پیش از پژو 306 تولید شده است. نمونه دیگر پژو 206 SW است که اندازه ای در حدود یک پژو 40Y دارد.
این رویه نامگذاری در سال 1929 با عرضه مدل 201 آغاز شد. تمام مدلهای 101 تا 909 این شرکت به عنوان نامهای تجاری مختص پژو ثبت شده اند. اما شرکتهای دیگر نیز محصولاتی با نامهایی مشابه محصولات این شرکت داشتند که برخی از آنها مانند پورشه 901 ( به 911 معروف) تغییر نام دادند و برخی دیگر مانند مدلهایی از فراری همان نام خود را حفظ کردند. جالب آنکه وجود 0 در وسط نامهای این مدلهای فلسفه ای خاص دارد. این صفر نشان دهنده عددی است که برروی یک صفحه در جلوی خودروهای اولیه این شرکت ظاهر می شدند و سوراخ هندل این خودروها با این صفر یکجا قرار می گرفت.
البته پژو قصد دارد که نامگذاری با چهار رقم (دو صفر در وسط) را در آینده در پیش گیرد و این کار را با نامگذاری مدل مفهومی خود به نام 4002 آغاز کرد.



:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 

 تاريخچه شرکت هيونداي

تاريخچه شرکت هيونداي 

هيونداي به مجموعه‌اي از کارخانجات و سازمان‌هاي مرتبط با آن اطلاق مي‌شود که توسط چونگ جو-يونگ از کره جنوبيبنا شده‌است.

هيونداي به مجموعه‌اي از کارخانجات و سازمان‌هاي مرتبط با آن اطلاق مي‌شود که توسط چونگ جو-يونگ از کره ‌جنوبي بنا شده‌است. نخستين کمپاني هيونداي در سال 1964 ميلادي بعنوان يک کمپاني ساختماني بنا‌شد و در نهايت مجموعه هيونداي تبديل به بزرگترين کمپاني زنجيره‌اي کره جنوبي شد. معروف‌ترين سازمان هيونداي کمپاني هيونداي موتور مي‌باشد که پنجمين توليدکننده بزرگ خودرو در دنيا مي‌باشد. صنايع سنگين هيونداي بزرگ‌ترين توليدکننده? کشتي در دنيا مي‌باشد. واژه هيونداي در زبان کره‌اي به معني «تاز‌گي» مي‌باشد. HMC يا Hyundai Motor Company يك كارخانه اتومبيل سازي در جنوب كره است . اتومبيلهاي هيونداي در سراسر جهان وجود دارند . كارخانه هيونداي در سال 2003 بزرگترين كمپاني توليدي ماشين در كره و 7 امين در دنيا بود . شعار اين كارخانه چنين است : "Drive your way" موتورهاي هيونداي در حقيقت قسمتي از كارخانه Hyundai Motor Company است كه به ساخت موتورهاي Kia نيز اشتغال دارد . لوگو هيونداي يك بيضي است كه حرف ايچ ( با فونت خاص و بيضي مانند ) درون آن يادآور مارك هيونداي مي باشد . هم چنين مي توان آن را به نوعي سمبلي از هدف كارخانه براي پيشرفت ناميد . بدين صورت كه بيضي نمادي از گسترش و افق جهاني است و حرف ايچ مورب نمادي از 2 انسان ( يعني كارخانه و مشتري ) كه دست مشاركت داده اند .

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 ويوتا نامي است كه بيش از يك خودروساز معنا مي دهد. تويوتا نمادي است از توسعه قوي يك شركت، از كسب و كار خانوادگي به يك شركت حقيقتا جهاني. شايد اگر همت و رؤيا و خطرپذيري كيشيروتويودا در راه‌اندازي خط توليد موتور گازوئيلي كوچك در گوشه اي از كارخانه ريسندگي پدر خود نبود امروز چنين تويوتاي متفاوتي وجود نداشت.

 

Toyota Motor Corporation logo

 تويوتا نمادي است از مديريت موفق و مبتكر كه بسياري ايده ها و انديشه هاي خلاق نظير نظام آراستگي (5S)، بهبود مستمر (كايزن)، سيستم كانبان، سيستم توليد ناب و JIT را به دنيا عرضه كرده است. همين ريشه هاي اصيل و مقوي است كه درخت تناور تويوتا را به گونه اي تقويت كرده است كه هر رقيبي را در برابر خود كنار مي زند و دور نيست كه در آينده بسيار نزديك با پشت سر گذاشتن دو رقيب نزديك خود، در جايگاه برترين خودروساز جهان بنشيند و برتري بلامنازع خود در ژاپن را به سراسر دنيا تسري دهد. توليد حدود 8 ميليون خودرو در سال كه نزديك نيمي از آن در خارج از ژاپن توليد مي شود، دستاورد اندكي نيست. اما رهبران تويوتا بيش از آنكه به اعداد بينديشند، آن گونه كه در فلسفه مديريت خود تاكيد كرده اند، به ارزشها مي بالند و همانها را عامل پايداري موفقيت و سرآمدي شركت خود مي دانند.

 تاريخچه
تويوتا در ابتداي قرن بيستم به عنوان يك كارخانه ريسندگي وجود داشت. ساكيشي تويودا كه سالها در راه شغل پدر خود، يعني فروش فرش فعاليت مي كرد اين كارخانه را راه انداخته بود و در سال 1894 باهوش سرشار خود يك ماشين بافندگي صنعتي ابداع كرده و ساخته بود. او در سال 1924 نوع تمام اتوماتيك آن را ساخت و دو سال بعد كارخانه اتوماتيك ريسندگي تويوتا، پابه عرصه وجود نهاد. پسر كنجكاو و مستعد او، كيشيرو كه در رشته مهندسي مكانيك از دانشگاه توكيو فارغ التحصيل شده بود دركارخانه پدر مشغول به كار شد اما همه توجه و همت او صرف توليد موتور خودرو شد. در سال 1930 كيشيرو تحقيق بر روي موتورهاي گازوئيلي را آغاز كرد و سه سال بعد بخش خودرو را در قسمت كوچكي از كارخانه ريسندگي پدر راه انداخت. در سال 1935 اولين كارخانه خودرو تويوتا آغاز به كار كرد و سال بعد لوگوي تويودا به تويوتا تغيير يافت. يك سال بعد يعني سال 1937 شركت تويوتاموتور به طور رسمي افتتاح شد. بدين ترتيب يكي ازموفق ترين كارخانجات ريسندگي ژاپن در بين دو جنگ جهاني با تغيير گرايش، به كارخانه خودروسازي تبديل شد. تلاش و همت كيشيرو تويودا باعث شد كه از دل كارخانه پدر، كارخانه جديد تأسيس شود.
در ابتدا خود كيشيرو به عنوان قائم مقام شركت جديد عمل مي كرد و در سال 1941 به عنوان مديرعامل مشغول به كار شد. بلافاصله پس از راه افتادن شركت جديد، اصول مديريتي نويني در اداره كارخانه به كار گرفته شد. در سال 1938 سيستم JIT به كار گرفته شد. دو سال بعد مؤسسه تحقيقاتي تويوتا افتتاح شد. سال 1951 سيستم پيشنهاد ايده‌هاي خلاق در تويوتا فعال شد. سال 1973 مركز طراحي و سال بعد مركز آموزش افتتاح شد. اولين محصول تجاري شركت تويوتا، كاميون 5/1 تني G1 بود. در طي جنگ جهاني دوم تمام كارخانه دراختيار جنگ بود و براي ارتش كاميون توليد مي كرد. تاچند سال بعد از اتمام جنگ نيز، اشغالگران اجازه توليد خودرو به تويوتا ندادند. در سال 1952 با مرگ كيشيرو، مسئوليت شركت برعهده ايجي تويودا پسر عموي او قرار گرفت. ايجي به همراه پسر كيشيرو، شوئي شيرو تويودا و طي سالهاي بعد تويوتا را به يكي از شركتهاي بزرگ خودروسازي جهان تبديل كردند. در سال 1977 مركز فني تويوتا در آمريكا افتتاح شد و سال 1984 همكاري تويوتا با جنرال موتورز در آمريكا صورت گرفت. پس از ايجي، تايچي اونو مسئوليت شركت را به عهده داشت و در استقرار سيستم توليد تويوتا بسيار همت گماشت و اصول راهنماي تويوتا را در سال 1992 منتشر كرد.

 
سيستم توليد تويوتا (TPS)
تويوتا يك شركت معمولي توليد خودرو نيست. از همان آغاز راه اندازي شركت، اصول و مباني بكر مديريتي در شركت به كار گرفته شد. اين همان وقتي بود كه كيشيرو جوان در كارخانه ريسندگي پدر خود با ايده گيري استفاده از نوار نقاله، خط مونتاژ توليد موتور گازوئيلي كوچكي را با كمك مهندسان جوان ديگر راه انداخت. پدر كيشيرو معتقد بود هيچ فرايندي را نمي‌توان كامل ناميد و هميشه جايي براي بهبود وجود دارد و همين انديشه بهبود بود كه فرايند كايزن يا بهبود مستمر را در تويوتا نهادينه كرد. ماجراي تولد شركت جديد توليد خودرو در گوشه كوچكي از كارخانه ريسندگي پدر، انديشه ساده و جمع و جور كاركردن و بي ريخت و پاش بودن و آراسته بودن محيط كار را در ذهن و دل كاركنان شركت جديد جاي داد و بدين ترتيب تويوتا، سيستم توليدي به دنيا عرضه كرد كه به سيستم توليد ناب (LEAN) شهره گشت.
 

سيستمي كه مبتني بر انديشه ناب بود. ساكيشي تويودا پدر كيشيرو همواره مي گفت: اگر هم كامل بودن دور از دسترس باشد اما فرايند تلاش براي دستيابي به آن منجر به نتايج مطلوبي مي شود. اين سيستم در دهه 80 توسط غربي ها به كار گرفته شد.

بنيان سيستم توليد تويوتا، فلسفه حذف كامل اتلافهاست. كيشيرو معتقد بود شرايط ايده آل براي توليد وقتي است كه ماشين آلات و افراد با هم كار كنند تا بدون هيچگونه اتلافي ارزش افزوده ايجاد شود. اونوتايشي مهندس جواني كه در سال 1932 به تويوتا پيوست در توسعه انديشه كايزن در تويوتا نقش مهمي داشت. او با ابداع سيستم كانبان، بعد ديگري از سيستم توليد تويوتا را عرضه كرد و با دمينگ و ايشيكاوا همكاري نزديكي داشت. تايچي اونو پيشتاز سيستم توليد تويوتا در دهه 50، براين باور بود كه بزرگترين مشكل وقتي است كه هيچگونه مشكلي وجود نداشته باشد. او به طور مستمر به كاركنان مي گفت به هر موضوعي كه برخورد مي كنيد پنج بار بپرسيد «چرا»؟ مثالي كه خود او مي زد يك روبوت جوشكاري بود كه در وسط كار متوقف مي شود و با اين پنج پرسش، ريشه مشكل به دست مي آيد. چرا روبوت متوقف شد؟ زيرا مدار آن بيش از حد بار كشيد و فيوز سوخت. چرا مدار بيش از حد بار كشيد؟ زيرا ياتاقانها به خوبي روانكاري نشده بودند. چرا ياتاقانها خوب روانكاري نشده بودند؟ زيرا گردش پمپ روغن ناقص صورت مي گيرد. چرا گردش روغن به خوبي صورت نمي گيرد؟ زيرا خروجي آن با آشغالهاي فلزي مسدود شده است. چرا خروجي آن مسدود شده است؟ زيرا فيلتري روي پمپ وجود ندارد. بدين ترتيب پاسخ مشكل پيدا مي شود. اونو معتقد بود علت ريشه اي مشكلات را كشف كردن، خود عامل و كليد حل مشكلات بعدي است. داده ها در توليد مهم است اما واقعيت (FACT) مهمتر است. پس بايد عميق نگاه كرد و به ريشه رسيد.
 

در سيستم توليد تويوتا، موارد زير به كار گرفته شده است:

_ توليد به هنگام (JIT)
JIT روشي است كه در آن هر قطعه، درست در هنگامي كه به آن نياز است توليد مي شود و هيچ مقداري در انبار وجود ندارد. به عبارت ديگر، سوال در JIT اين است: چه چيز نياز است؟ چه وقت نياز است؟ چه مقدار نياز است؟ بدين ترتيب مي توان اتلافها را حذف كرد و بهره وري را افزايش داد. با صفر كردن موجودي انبار، هزينه هاي نگهداري كالا در انبار حذف مي شود. لازمه اين كار ارتباط بسيار قوي با تامين كنندگان قطعات و مديريت صحيح زنجيره تامين است. ايده JIT توسط تايچي اونو به خوبي توسعه داده شد. شايد ايده اوليه طرح چنين رويكردي، كمبود فضا و امكانات توليد در بخشي از كارخانه توليد موتور خودرو بود كه كيشيرو تويودا در كارخانه ريسندگي پدر خويش راه انداخته بود.

_ كانبان

كانبان يك سيستم متفاوت و متمايز كنترل است. وقتي در ايستگاه كاري به قطعه اي نياز است، اين نياز اطلاع داده مي شود و سپس قطعه به سرعت توليد و حمل مي شود به گونه اي كه وقفه اي در توليد پيش نيايد. كانبان يك لغت ژاپني است به معني كارت، بليط و علامت. كانبان در سيستم توليد تويوتا ابزاري است براي مديريت جريان و توليد مواد. به كانبان، روش سوپرماركت نيز گفته مي شود زيرا ايده اوليه از فروشگاههاي تجاري بزرگ گرفته شده كه از كارتهاي كنترل استفاده مي كنند و كليه اطلاعات مربوط به محصول مثل اسم، كد، محل انبار و مانند آن در كارت نوشته مي شود.

 

_ JIDOKA
اين مفهوم توسط مؤسس تويوتا، ساكيشي تويودا مطرح شد. JIDO به مفهوم اتوماسيون است و JIDOKA يعني اتوماسيون با نگرش انساني؛ يعني ماشيني كه به آساني حركت مي كند و تحت پايش و نظارت يك اپراتور است. JIDOKA بر ديدن مسائل تمركز دارد و به ساخت محصولات بسيار كيفي منجر مي شود. در اين ديدگاه كيفيت بايد در طي فرايند توليد به دست آيد.

 

فلسفه و چشم انداز تويوتا

چشم انداز شركت تويوتا چنين است: ما قصد داريم براساس اصول راهنماي خود در توسعه پايدار جامعه و زمين مشاركت داشته باشيم. بدين منظور تعامل باز و منصفانه مديريت با ذينفعان، كاركنان، محيط زيست، جامعه و شركاي كسب و كار بسيار مهم است. ما عمليات كسب و كار خود را يكپارچه و صادقانه انجام مي دهيم.

شرکت تويوتا

فرهنگ سازماني و ارزشها

ساكيشي تويودا بنيانگذار شركت نساجي تويوتا، در سال 1935، پنج اصل اساسي تويوتا را بدين شرح اعلام كرد:
1 – همواره وظيفه شناس باش و در شركت و در همه خوبي ها سهمي داشته باش.
2 – همواره كوشا و خلاق باش و بكوش جلوتر از زمان خود باشي.
3 – همواره به اقدام دست بزن و از اتلاف وقت بپرهيز.
4 – همواره بكوش تا فضاي گرم و دوستانه اي در محيط كار برقرار سازي.
5 – همواره به ياد خدا باش و بكوش تا شكر نعمتهاي او را به جا آوري.
اين اخلاق نامه تويوتاست. در سال 1992 اصول راهنماي تويوتا منتشر و در 1997 ويرايش شد. اين اصول راهنما، فلسفه شركت را خلاصه مي كند و چشم انداز شركت را ارائه مي دهد. اين اصول هفت گانه عبارتند از:
1 – احترام گذاشتن به زبان و روح قانون هر ملت و گشاده بودن و صادق بودن فعاليتهاي شركت درجهت اينكه يك شهروند جهاني خوب باشد.

2 – احترام به فرهنگ و آداب هر ملت و سهيم شدن در توسعه اقتصاد و اجتماع از طريق فعاليتهاي شركت در جامعه.
3 – وقف كردن خود براي توليد محصول ناب و ايمن و بهبود كيفيت فعاليتهاي خود در هر كجا.
4 – خلق و توسعه فناوري هاي پيشرفته و توليد محصولات و خدمات نمونه و برجسته كه نيازهاي مشتريان جهاني را برآورده سازد.
5 – فرهنگي را در شركت ايجاد كنيد كه خلاقيت فردي و ارزشهاي تيمي را بگسترد، درعين اينكه اعتماد متقابل را ارج مي نهد و احترام كاركنان و مديران را درنظر مي گيرد.
6 – رشد و توسعه را ازطريق مديريت نوآوري دنبال كنيد.
7 – با شركاي كسب و كار در تحقيقات و خلق رشد پايدار و سود متقابل كار كنيد.
در سال 2001 راه تويوتا (TOYOTA WAY) منتشر شد كه در آن ارزشها و روشهاي مشاركت افراد در سازمان جهاني تويوتا بيان شده است. راه تويوتا به روح تويوتا در توليد اشاره دارد و در سراسر دنيا گسترده شده است. اصول 14گانه راه تويوتا عبارت است از:

1 – تصميمات مديريتي را براساس فلسفه بلندمدت شركت اتخاذ كنيد حتي اگر اهداف مالي كوتاه مدت را پاسخ نگويد.
2 – فرايند مستمري براي به سطح آمدن و كشف و شناخته شدن مسائل و مشكلات ايجاد كنيد.
3 – براي اجتناب از توليد بيش از حد، از سيستم توليد ناب استفاده كنيد.
4 – فشار كار را متعادل كنيد (مثل لاك پشت كار كنيد نه مثل خرگوش).
5 – فرهنگ توقف كار براي حل مشكل را ايجاد كنيد تا كيفيت عالي درهمان اولين زمان توليد به دست آيد.
6 – اهداف و فرايندهاي استانداردشده، اساس بهبود مستمر و توانمندسازي كاركنان است.
7 – از كنترل چشمي استفاده كنيد تا مسئله و مشكلي پنهان نماند.
8 – تنها از فناوري پايدار و آزموده شده استفاده كنيد تا به افراد و فرايندهاي شما خدمت كند.
9 – رهبراني پرورش دهيد كه كار را كاملا درك كنند، براي زندگي فلسفه داشته باشند و آن را به ديگران تعليم دهند.
10 – افراد و تيم هايي كه فلسفه شركت شما را دنبال مي كنند توسعه دهيد.
11 – با كمك به توسعه شبكه وسيع شركا و تامين كنندگان خود به آنها احترام بگذاريد.
12 – راه بيفتيد و براي درك موقعيتها، خودتان آنها را ببينيد.
13 – در هنگام تصميم گيري همه راههاي ممكن را ببينيد و به اجماع و توافق جمعي برسيد و گرچه آهسته تصميم مي گيريد اما پس از آن سريعا تصميم را اجرا كنيد.
14 – ازطريق انعكاس بي رحمانه مشكلات و بهبود مستمر، يك سازمان يادگيرنده ايجاد كنيد.
15 – اصل تويوتا كه راه تويوتا را تشكيل مي دهد بيشتر از آنكه ابزار بهبود باشد، يك فرهنگ است. در اين فرهنگ ارزش افزايي سازمان ازطريق توسعه افراد به دست مي آيد. فرايند درست، نتايج درست به بار مي آورد. به حل ريشه اي مسائل پرداخته مي شود و توسعه يادگيري سازماني هدف قرار مي گيرد.

فروش
درآمد خالص شركت تويوتا در سال 2005، 8/185 ميليارد دلار و سود خالص آن 12/12 ميليارد دلار بوده است. اين درآمد با توليد 647/711/7 خودرو به دست آمده است. از اين مقدار، 4684965 خودرو در ژاپن توليد شده و بقيه در خارج از ژاپن. هم اكنون تويوتا پس از جنرال موتورز با درآمد 6/192 ميليارد دلار و دايملر كرايسلر با درآمد 1/186 ميليارد دلار سومين خودروساز برتر جهاني و نخستين خودروساز ژاپن است. رشد روزافزون تويوتا به گونه اي است كه به زودي رقيب دوم خود را پشت سر خواهد گذاشت و دور نيست كه با عقب گذاشتن جنرال موتورز به غول برتر خودروسازي جهان تبديل شود.
 

تويوتا در سراسر ژاپن 12 كارخانه توليدي دارد. بازار خارجي تويوتا 170 كشور و منطقه را دربرمي گيرد. شركتهاي توليدي خارجي سازنده تويوتا 52 شركت و در 27 كشور جهان پراكنده است. در سال 2005، در ژاپن 65798 نفر در كارخانه هاي شركت كار مي كرده اند كه با احتساب 523 شركت زنجيره تامين كه 231 شركت آن در خارج از ژاپن مستقر است، اين تعداد به 285977 نفر مي رسد. در سال 2005، تويوتا 812 ميليارد ين در زمينه تحقيق و توسعه هزينه كرده است. آخرين دستاورد فناوري تويوتا، توليد خودروي هيبريدي سينرژي است متشكل از دو منبع قدرت: موتور الكتريكي و موتور گازي / بنزيني. در اين فناوري امكان صرفه جويي در مصرف سوخت، صداي كمتر و رانندگي بهتر تعبيه شده است.

مديرعامل

بنيانگذار اوليه شركت، ساكيشي تويوداست كه اولين كارخانه ريسندگي اتوماتيك را در ژاپن به راه انداخت. بسياري از ايده هاي خوب مديريتي مانند بهبود مستمر كه بعدها در تويوتا به كار گرفته شد، از اوست. ساكيشي مي گفت: پنجره را بازكن، دنياي بزرگي در بيرون وجود دارد. كيشيرو تويودا پسر ساكيشي، در گوشه اي از كارخانه پدر، خط توليد موتور گازوئيلي راه انداخت و در سال 1935 با توليد اولين خودرو مدل A1 و سال بعد مدل AA رؤياي توليد يك خودرو شخصي را تحقق بخشيد. هم اكنون كاتسواكي واتانا‌به مديرعامل تويوتاست. او هماهنگي با مردم، جامعه و محيط را سرلوحه شعار خود قرار داده و مي گويد: هدف ما اين است كه يك شهروند جهاني خوب باشيم. برخي از شعارهاي تويوتا در طي اين سالها كه از زبان مديران عامل بيان شده چنين است:

- مشتري حرف اول را مي زند، سپس نوبت فروشنده است و در آخر سازنده قرار دارد.
- راه كسب تجربه، مواجهه با چالشهاست.
- كيفيت را ازطريق كار تيمي نگه دار.
- فكر خوب، محصولات خوب
- متفكر، نوآور و خلاق باش.
- خودت، با تلاش خود، از حرمت خود دفاع كن.
- ما دستاوردهاي بزرگ را با زحمات خود به دست آورده ايم.
- كيفيت درحين فرايند ساخته مي شود.
- اعتماد رمز موفقيت است.
 
آينده

تويوتا چشم انداز جهاني خود را براي سال 2010 ارائه داده است. اين چشم انداز تصوير جديدي براي تويوتا در آينده ترسيم مي كند: خلق خودروها و جامعه خودرو محور كه در آن افراد مي توانند با سهولت و ايمني رانندگي كنند. براي دستيابي به اين مقصد، بايد موازانه اي بين كمينه كردن و بيشينه كردن وجود داشته باشد. كمينه كردن، چشم انداز و فلسفه تلاشهاي تويوتاست در به حداقل رساندن جنبه هاي منفي خودرو مانند تاثيرات مخرب زيست محيطي، ترافيكي و تصادفات. بيشينه كردن، فلسفه و چشم انداز تويوتاست در بيشتر كردن جنبه هاي مثبت خودرو مانند راحتي، سرگرمي، مشعوف ساختن و مهيج كردن. تشديد موثر اين دو رويكرد، حركت پايدار را درپي دارد.

منابع
1 – www.toyota.co.jp
2 – www.fortune.com

3-www.mmicinternational.com



:: بازدید از این مطلب : 410
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 در اكتبر سال 1945، زماني كه دو مهندس هوشمند ژاپني در اتاق كوچكي در طبقه سوم آپارتماني در توكيو، كه تنها ساختمان سالم برجاي مانده در ميان ساختمانهاي ويران اطراف خود بود، با هم پيمان بستند تا كارهايي را انجام ندهند كه ديگران انجام مي‌دهند، نهال شركت سوني كاشته شد.

 

 

 اين نهال نورسته با تغذيه از انديشه خلاق و نوآورانه موريتا و ايبوكا روزبه‌روز بارورتر گشت و ميوه‌هاي متعدد و متنوع به همگان ارزاني داشت. شايد كمتر شركتي را در عرصه محصولات الكترونيك در دنيا بتوان سراغ گرفت كه چنين تنوع محصول نوآورانه را داشته باشد. سوني همواره پيشگام بوده و مي‌خواهد پيشگام باشد.
 

سوني

سوني تنها به عرضه راديوي ترانزيستوري، تلويزيون، ويدئو، دوربين فيلمبرداري، دوربين ديجيتالي، واكمن، واچمن، ميكروفون، تلفن همراه و... اكتفا نكرده و عرصه‌هاي ديگري همچون سرگرمي و بازي و حتي خدمات مالي و بانكي را نيز تجربه كرده است. حضور بي‌بديل دهها ساله در زمينه عرضه ابداعات و فناوريها و محصولات متنوع الكترونيك در سراسر جهان، نام ساده سوني را در همه‌جا شناسانده است. حضور موريتا در آمريكا و اروپا، سوني را در جرگه پيشروان عرصه جهاني‌سازي شركتها قرار داد. امروزه بيش از 70 درصد درآمد شركت در خارج از ژاپن به‌دست مي‌آيد و بيش از 60 درصد كاركنان اين مجموعه عظيم صنعتي و اقتصادي در جايي غيراز ژاپن مشغول كار هستند.

تاريخچه
در بحبوحه جنگ جهاني دوم، مهندس جوان تيزهوش ژاپني، ماسارو ايبوكا كه نابغه اختراع بود در شركت خود به نام «ابزار دقيق ژاپن» كار مي‌كرد. همزمان آكيو موريتا كه رويايش ساخت يك گرامافون الكتريك بود و تازه از دانشگاه اوزاكا در رشته فيزيك فارغ‌التحصيل شده بود به‌عنوان افسرنيروي دريايي در فتر فناوري مشغول به‌كار و با ايبوكا آشنا شد. اين دو در سال 1946 شركت مهندسي مخابرات توكيو (Tokyo Tsashin Kogyo) را تاسيس كردند. شركتي كه با سرمايه اوليه 500 دلار و حضور 20 نفر آغاز به كار كرد و سنگ بناي شركت عظيم سوني محسوب شد.
در سال 1985 شركت نام خود را به «سوني» تغيير داد كه از لغتSound اخذ شده است، زيرا گرچه اولين محصول شركت، پلوپز برقي بود اما مهمترين محصول شركت، راديوي ترانزيستوري و سپس محصولات صوتي متنوع بود. در مدت همكاري اين دو دوست مبتكر، ايبوكا بيشتر وقت خود را بر روي انجام تحقيقات فناوري و توسعه محصول متمركز مي‌كرد و موريتا به گسترش سوني در مناطق مختلف دنيا، جهاني‌سازي شركت، توجه به مسائل مالي، توسعه منابع انساني و ورود به دنياي نرم‌افزار دست مي‌زد. در سال 1950 اولين ضبط صوت نواري كه شركت آن را مدلG نام نهاده بود به بازار عرضه و سالهاي بعد مدلهاي متنوع‌تري از اين محصول ارائه شد.‌ اولين راديوي ترانزيستوري جهان با ماركTR-55 در سال 1956 با قيمت 13800 دلار وابعاد 32 ×71 × 112 ميليمتر توسط شركت روانه بازار شد. در سال 1959 اولين تلويزيون ترانزيستوري 8 اينچي از سوي شركت به دنيا عرضه شد. سه سال بعد، سوني مدلTV5-303 كه كوچكترين و سبك‌ترين تلويزيون رنگي در زمان خود بود را ابداع كرد.

در سالهاي 1963 و 1964 شركت سوني، ويدئو، ميكروفون، ماشين حساب الكترونيكي و تلويزيون كروماترون را به بازار عرضه كرد.

در سال 1968 تلويزيون رنگي ترينترون و در سال 1978 اولين نوار كاست توسط شركت ابداع و ارائه شد. در اين مدت، باتلاشهاي موريتا، شركت گامهاي مهمي در جهت جهاني‌شدن برداشته بود، به‌گونه‌اي كه در سال 1968 اولين مركز طراحي برون مرزي خود را در آمريكا داير كرد. سال 1981 نوار بتاماكس مخصوص ويدئو براي اولين بار توسط سوني ارائه شد. در دهه 80، محصولات متنوعي همچون دوربين فيلمبرداري، رايانه شخصي، مترجم الكترونيك و رايانه گرافيكي ابداع و ارائه شد. در ابتداي دهه 90 اولين مدير غيرژاپني در سوني منصوب شد. جعبه بازي معروف سوني (Play Station) در سال 1994 به بازار عرضه شد. دو سال بعد، سوني دوربين ديجيتالي و سال بعد رايانه كيفي را به بازار ارائه كرد. در واپسين سال قرن پيش، سرگرمي محبوب همگان يعني سگ ربات، نوآوري بعدي سوني بود. سوني با مشاركت شركت اريكسون به دنياي تلفن همراه وارد شد. فهرست‌كردن محصولات توليدي شركت به‌دليل تنوع آن كار مشكلي است كه در آن بايد از محصولات مهمي چون واكمن، ديسك گردان رايانه، واچمن، تلويزيونهاي دستي، پخش استريو، دوربينهاي فيلمبرداري، ولت‌متر و بالش برقي نام برد.

 حوزه‌هاي كاري
شركت سوني، امروز در كسب وكارهاي متعددي وارد شده است كه عمده‌ترين آن كسب وكار محصولات الكترونيك است (3/64 درصد). گروه نيمه‌هادي و محصولات مصرفي نظير تلويزيون، ويدئو، تصويربرداري ديجيتالي و صوتي در اين بخش قرار دارد. ساير كسب وكارها عبارت است از گروه ارتباطات سيار سوني اريكسون، سرگرميها، بازي، تجهيزات شخصي و خدمات مالي نظير بيمه و بانكداري. سوني مدعي است باوجود تنوع بسيار در كسب وكار خود، هويت واحد جهاني شركت را حفظ كرده است.

سوني

فرهنگ و ارزشهاي سازماني
موريتا و ايبوكا در يك بيانيه فلسفي و آينده‌نگرانه در آغاز كار شركت نوشتند «اگر امكان داشت شرايطي ايجاد كنيم كه افراد بتوانند با روحيه كار گروهي متحد شوند و استعدادهاي فناوري خود را به‌خوبي تجربه كنند، آنگاه چنين سازماني مي‌تواند خوشحالي بي‌حد و حصر و منافع فراوان به‌ارمغان آورد». شعاري كه آنها آن را باور داشتند. «روحيه سوني» بود. آنها معتقد بودند سوني يك شركت پيشگام است و قصد ندارد دنباله‌رو ديگران باشد. شركت سوني همواره در جستجوي ناشناخته‌ها خواهد بود. چشم‌انداز سوني، ايجاد سرگرمي براي دنياي آينده است.

در سال 2003 شركت بيانيه ارزشهاي خود را منتشر كرد و در آن استانداردهاي داخلي اصلي را كه بايد توسط همه مديران و كاركنان سوني به‌كار گرفته شود تبيين كرد. اساس اين ارزشها كه فرهنگ سازماني شركت را تشكيل مي‌دهد عبارت است از:

1 – تبعيت از قوانين
2 – رعايت مسائل مربوط به‌كار
3 – سلامتي و ايمني
4 – مراقبت از محيط
5 – سيستم مديريت شامل: تعهد شركت - پاسخگويي و مسئوليت مديريت - ارزيابي ريسك و مديريت ريسك - آموزش – ارتباطات - بازخورد مشاركت كاركنان - فرآيند اقدام اصلاحي - مستندسازي
6 – اخلاق شامل: حفاظت از سرمايه فكري سازمان - مشاركت و درگيرشدن در كارهاي گروهي - كسب وكار، رقابت و تبليغات منصفانه و درست - شفاف و بازبودن اطلاعات - نفي فساد، رشوه، اختلاس و حيف‌وميل اموال - نفي سود غيرمتعارف.

تحقيق و توسعه
نام سوني با نوآوري در محصول عجين شده است. فلسفه بخش طراحي سوني اين است: «كاري انجام ده كه هيچگاه قبل از آن انجام نيافته است. همواره يك گام پيشتر قرار داشته باش».
همين فلسفه منجر به توليد محصولاتي با عملكرد عالي، سهولت در استفاده و زيبا شده است.

منابع انساني
شركت سوني براي ارتباط بين مديريت و كاركنان بسيار ارزش قائل است زيرا اين امر در جهت انتقال سياستهاي مديريت به كاركنان و تشويق آنها به ارائه نظراتشان حياتي است. فلسفه اساسي سوني در اين مورد تنوع جهاني و دادن فرصتهاي برابر به همه است. براساس منشور اخلاقي سال 2003 شركت، موارد زير به‌عنوان حقوق بنياني كاركنان كه با فعاليتها و قواعد كاري سوني منطبق است درنظر گرفته شده است:
- در اختيارگذاشتن فرصتهاي برابر كاركنان
- منع كار اجباري و كار كودكان
- شرايط استخدامي و كاري سالم
- محيط كاري ايمن، سالم و تميز
از آن سال، شركت جايزهMVP را براي كليه كاركنان خود كه فناوري و ارزشي خاصي به‌كار گرفته‌اند تا براي سوني ارزش افزوده خلق كنند در نظر گرفت. اين جايزه به‌منظور انگيزه‌دادن به كاركنان براي تلاش و تحرك بيشتر است. در سال 2005، تعداد 37 نفر از كاركنان به‌اين جايزه دست يافتند. در زمينه كاركنان، سوني سيستم خودارزيابي براي اهداف فردي و خط‌مشي پرداخت براساس عملكرد را به‌كار گرفته است. سال 2000 نيز دانشگاه سوني تاسيس شد. در سال 2005 تعداد كاركنان سوني در سراسر جهان 158500 نفر بود كه 8/38 درصد در ژاپن، 6/18 در آمريكاي شمالي، 3/9 در اروپا، 8/11 در آسيا، 4/19 در آسياي شرقي و 1/2 در آمريكاي لاتين مشغول به كار بودند. 5/82 در صد كاركنان در كسب‌وكار الكترونيك فعاليت مي‌كنند. نسبت كاركنان زن شركت در ژاپن 29 درصد، در آمريكا 38 درصد و در اروپا نيز 38 درصد است. نسبت تعداد مديران زن شركت در ژاپن 1/3 درصد، در آمريكا 5/32 درصد و در اروپا 17 درصد است.

 فروش
در سال 2005، فروش شركت بيش از 66 ميليارد دلار و سود خالص آن 5/1 ميليارد بود. درصد فروش شركت در ژاپن، آمريكا، اروپا به‌ترتيب 29، 2/26 و 23 بوده است. در حـــوزه‌هاي مختلف كسب وكار، ميزان درصد فروش 3/64 درصد مربوط به حوزه الكترونيك، 12 درصد بازي، 3/9 درصد تصويربرداري، 3/9 درصد خدمات مالي و 1/5 درصد ساير موارد بوده است.

مديرعامل
ايبوكا مهندس جوان و نابغه‌اي كه دوست نداشت همان كاري را انجام دهد كه ديگران انجام مي‌دهند به‌همراه موريتا كه روياي ساخت يك گرامافون الكتريك را در سرداشت شركت سوني را تاسيس كردند. ايبوكا در 21 سالگي در زمينه روشنايي نئون اختراعي را به‌نام خود ثبت كرده بود. او در زمينه دانش فني، مديريت و بويژه بازاريابي بسيار قوي بود. همواره تمايل داشت تا بازار را به سمت فناوريهاي نوين سوق دهد.
موريتا نيز در گسترش جهاني سوني نقش بسيار عمده داشت به‌گونه‌اي كه شركت را بسيار سريع‌تر و بيشتر از ساير شركتهاي مشابه به سمت جهاني‌شدن سوق داد. همين حركت نهادينه شده سبب شد كه امروز، مديرعامل شركت فردي غيرژاپني باشد: هوارد استرينگر. او معتقد است رشد و غناي سوني جز با تنوع جاذبه‌هاي كاري و درك تجربه‌هاي متعدد ممكن نيست. او برنامه «ايده‌هاي سوني» را براي بازنگري سياستهاي شركت و ارزيابي و اخذ نظرات كاركنان، مشتريان، فروشندگان، تامين‌كنندگان و سهامداران مطرح كرده است. استرينگر برنامه «سوني يكپارچه و متمايز»را براي توانمندسازي كاركنان و بهبود عملكردها در جهت پاسخگويي به نيازهاي ذي‌نفعان درنظر گرفته است.
مديرعامل سوني معتقد است كه اين برنامه شركت را در جهت دستيابي به چشم‌انداز خود كمك خواهد كرد.

آينده
مديرعامل سوني براين باور است كه بايد براي نسل بعد، جامعه‌اي پايدار خلق كرد. او مي‌گويد: معتقدم كه سوني بايد نقش مهمي در كمك به توسعه و پيشرفت يك جامعه پايدار جهاني ايفا كند. شركت برنامه «مديريت سبز 2010» را براي خلق اين جامعه طراحي كرده است تا بتوان براساس آن صدمات زيست‌محيطي كسب وكار را كاهش داد. كاستن هفت درصد از ميزان شاخص گازهاي گلخانه‌اي نسبت به سطح سال 2000 در جهت جلوگيري از گرم‌شدن زمين از جمله اين برنامه‌هاست. استرينگر، مديرعامل شركت، اساس حركت سوني را جهاني فكركردن و محلي عمل‌كردن مي‌داند.

منابع:
1- www. Sony. net
2-www. Sony. co. jp
3- www. Fortune. com

4-www.mmicinternational.com



:: بازدید از این مطلب : 354
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 






























 


:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 حتما تا کنون درباره نمایشگرهای OLED - Organic Light-Emitting Diodesچیزهای زیادی شنیده‌اید. ال‌جی و سامسونگ در نمایشگاه CES امسال از برخی از محصولات مجهز به پنل های OLED پرده برداری کردند که یکی ازنمایشگرهای ال جی برنده جایزه بهترین محصول CES از سوی CNET گردید. به نظر می رسد باید از رسیدن به این تکنولوژی جدید خوشحال باشیم. در حقیقت تکنولوژی OLED مهمترین پیشرفت در صنعت تلویزیون طی چند دهه اخیر محسوب می شود. یک قدم بزرگ برای گذر از LCD و پلاسما! در ادامه با OLED بیشتر آشنا شده و دلایل این ادعا را بررسی می کنیم.

تلویزیون های OLED چیستند؟

برای ایجاد یک تصویر در تلویزیون تنها نیاز به نورهای قرمز، سبز و آبی دارید. OLEDها در واقع با عبور جریان الکتریسیته از موادی که این رنگ ها را تولید می کنند، کار می کنند. هیچ تکنولوژی تلویزیون دیگری این طور مستقیم نور را به وجود نمی آورد. LCD از فیلتر رنگ و مایع کریستالی بر روی نور پس زمینه بهره می برد و پلاسما نیز از نور ماوراء بنفش تولید شده توسط بسته‌های گازی که فسفرهای رنگی قرمز، آبی و سبز را تحریک می‌کنند، بهره می‌برد.

چرا OLED TV ها گام بزرگی محسوب می شوند؟

مواردی که گفته شد به چه معناست؟ تلویزیون‌های OLED نازک تر، سبک تر و مناسب‌تر بوده و عملکردی بهتر نسبت به تکنولوژی‌های دیگر تلویزیون‌ها دارند. هر پیکسل با خاموش شدن می‌تواند مشکی مطلق را به وجود آورد که این یکی از خصوصیات منحصر به فرد OLED است که موجب ایجاد وضوح تصویر استثنایی می‌شود.

به عنوان مثال، تلویزیون 55 اینچی OLED که توسط LG در CES معرفی شد، وزنی در حدود 7.5 کیلوگرم و کمتر از یک اینچ ضخامت داشت.

با این تفاسیر به هیجان نیامدن از تکنولوژی OLED کار سختی است چرا که تمام ویژگی های یک تلویزیون رویایی از جمله وضوح شگفت انگیز، نازکی باور نکردنی و مصرف اندک انرژی را دارد.

RGB OLED یا White OLED؟

تکنولوژی کنونی OLED موجود در بازار به دو دسته تقسیم می شود: RGB و White؛ نوع RGB تکنولوژی شبیه پلاسما با عناصر پیکسل مجزای قرمز، سبز و آبی دارد.

White OLED کمی پیچیده تر است و عناصر رنگ های قرمز و سبز و آبی با هم ترکیب شده اند. و قتی جریان از آنها عبور می‌کند این عناصر نور سفید تولید می‌کنند. این نور سفید از یک فیلتر رنگی عبور می‌کنند تا عناصر پیکسل قرمز، سبز و آبی تولید شوند.

White_OLED_diagram

تصویر بالا یک پیکسل را نشان می‌دهد. تعداد دو میلیون پیکسل در تلویزیون‌ها وجود دارد (1920x1080) در طراحی تلویزیون‌های ال جی ساب-پیکسل‌های بیشتری نیز وجود دارد که منجر به روشنایی بیشتر و مصرف کمتر می‌شود. روشنایی بیشتر مهم ترین عامل در داشتن تصویر بهتر زیر نور آفتاب است.

تکنولوژی White OLED در نگاه اول کمی عجیب به نظر می رسد. چرا باید وقتی سه رنگ داریم با ترکیبشان نور سفید بسازیم و دوباره با عبور آن از فیلتر رنگ خاصی ایجاد کنیم؟! مساله این است که این تکنولوژی چند مزیت دارد. نور سفید تولید شده در این روش پایدارتر بوده و تغییر رنگ در آن کمتر محتمل است. از سویی بنا به آن چه از مسئولین ال جی بیان شده این روش هزینه تولید کمتری نیز دارد. همچنین در WOLED تولید نمایشگرهایی با سایزهای مختلف ساده‌تر است و بنا به گفته LG امکان ساخت نمایشگرهایی با وضوح 4,000 با این تکنولوژی بسیار محتمل است که نوید آینده روشن این تکنولوژی را می دهد. ممکن است تصور شود استفاده از فیلتر یک عقب گرد به LCD ها است اما با کمی تحقیق بیشتر می توان مزایای فراوان آن نسبت به سایر تکنولوژی ها را درک کرد.

تا زمانی که این تکنولوژی به شکل فراگیر وارد بازار نشود، نمی توان درباره تمام مزایا و معایب آن و مقایسه مدل‌های مختلف آن بحث کرد اما چیزی که محرز است این تکنولوژی وضوح و عملکرد و مصرف انرژی بهتری نسبت به تلویزیون های کنونی دارد.

 



:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اندیشه خردبار

 ين اسپیکر با سيستم بلوتوث کار مي‌کند و ضد ضربه و ضد آب تولید شده تا در هر شرایطی قابل استفاه باشد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، دنیای اسپیکرها اگرچه همواره پرسروصدا است اما بروز خلاقیت در آن چند وقتی است مورد توجه کمتر رسانه ها قرار گرفته است هرچند هنوز هم می توان ایده های جالبی را در این زمینه پیدا و معرفی کرد.

از جمله این ابتکارات، محصول جدید شرکت فيليپس است که اخیرا اسپيکـري به نام Shoqbox را به بـازار عرضـه کرده اسـت. این اسپیکر خلاقانه بـه دليل جنس خاص و طراحي ويژه براي استفاده در هر شرايطي مناسب است و به همین خاطر قیمت 180 دلاری آن اگرچه به نظر گران می رسد اما به خاطر برخی ویژگی های خاص، مورد توجه بوده است.
 



اين اسپیکر با سيستم بلوتوث کار مي‌کند و به خاطر ابتکار فیلیپس، ضد ضربه و ضد آب تولید شده تا در هر شرایطی قابل استفاه باشد. این دستگاه تا 8 ساعت شارژ بهينه را براي کاربر فراهم مي ‌کند که در مقایسه با همنوعان خود میزان قابل توجهی است.

همچنين اين دستگاه مجهز به سنسور هوشمند، ميکروفون و هندزفري براي استفاده راحت ‌تر است. Shoqbox مجهز به فناوري Woox  مي‌باشد که ميزان Bass صدا را بسيار بالا مي ‌برد و در مجموع مزیت نسبی خوبی را برای کاربران فراهم می سازد.


:: بازدید از این مطلب : 354
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 تير 1391 | نظرات ()